Eyesound.ir

مهدي فريستات ( وگيته )جواني اهل روستاي جلاليه ، جلاليه روستايي در خوزستان حوالي شهر سوسنگرد ؛ مهدي متولد سال 1367 است و مادرزاد از نعمت بينايي به علت اختلال در شبکيه چشم محروم شد ؛ مهدي هيچ وقت نتوانست به مدرسه برود و مانند ساير هم سن و سال هاي خود در کلاس درس حاضر شود ؛ وي در خانوادي مذهبي بزرگ شد و در حالي که چند سال بيش نداشت پدرش را از دست داد. وي از کودکي استعداد و توفيقي که خداوند متعال در او به وديعه نهاده بود را کشف کرد و از همان سنين نوجواني خادم و موذن مسجد شد ؛ مهدي علاقه عجيبي به قرآن و قرآن خواندن داشت و با اينکه بي سودا بود آيات قرآن را در سينه خود حفظ مي کرد ؛ بعد ها مهدي به يادگيري قرات صوت قرآن مشغول شد ؛ صدايش قلب آدم را نوازش مي کند لطافت عجيبي را تارهاي حنجره اش نهفته است صدايي از ته قلب که بر قلب مي نشيند ؛ هميشه وقتي او را مي بينم دوست دارم صدايش را بشنوم ؛ گاهي وقت ها صدايش را ضبط مي کنم و مي نشينم پاي اين احساس خدا دادي ؛ مهدي به عبدالباسط علاقه زيادي دارد ؛ موبايلش فقط تلاوت است ( نه مثل موبايل من ! ) و هميشه عبدالباسط را گوش مي دهد و زير لب با عبدالباسط آيات را زمزمه مي کند خوش به حال زباني که ذکر خدا را شب و روز مي گويد ؛ اين جوان قرآني حال مشغول حفظ قرآن است و تاکنون موفق به حفظ بسياري از سوره ها شده است مهدي اخلاق بسيارخوبي دارد اخلاقي قرآني به خصوص با دوستان ، هميشه يادي از دوستان خود مي کند ؛ مهدي با اينکه از نعمت بينايي محروم مي باشد ولي هميشه شاداب است ؛ محال است سلام کند و لبخند بر چهره اش نقش نبندد ؛ انگار چشماني ديگر دارد ، به جز چشم هاي از دست رفته ، اره ! قلبش مي بيند ، قلبي که خدا